با الهام از سیره و
روش اهلبیت (ع) به دست میآید که حصول و زوال سبک زندگی تدریجی است. به
تدریج زایل و حاصل و با مقاومت هم زایل و حاصل میشود؛ یعنی به سادگی
نمیشود سبک زندگی مردم را تغییر داد؛ زیرا یک لایه آن هویت است که به
سادگی و با یک بخشنامه و آئیننامه نمیشود آن را تغییر داد، بلکه باید
بنیادی و با حوصله و آرامش به آن پرداخت.
مانند پیدایش سبک معماری
اسلامی که در زمان پیامبر (ص) بلافاصله شکل نگرفته است، بلکه آموزهها مطرح
شد (مهمانداری، صله ارحام و ...). این آموزهها یک شکل معماری خاص را
توصیه و ارائه میدهد. در عالم اسلام این معماری در سنت و آثار باستانی ما
شکل گرفت. معماری جدید هم در فضای کشوری ملموس است؛ مثلاً یک دفعه بخشنامه
نشد که همه باید آشپزخانه اوپن داشته باشند و یا شیشهها تمام قد باشد.
آرام آرام این سبک ایجاد شد. معماری آرام آرام تغییر پیدا کرد. بنابراین
سبک پوشش و نظام تعلیم و تربیت از اول اینگونه نبود، بلکه آموزهها، این
سبک علمی و دانشاندوزی را شکل داد و زوال آن هم تدریجی است. مانند زوال
نظام بردهداری، خوردن گوشت خوک و .... که به مرور زمان تغییر پیدا کردند.